۱۳۹۶ شهریور ۱۸, شنبه

خشم

آدم ها توانمندند که به هر چیزی تبدیل شوند. 
یک بار یک کسی که مدعی است که هیچ وقت هیچ چیز را خراب نمی کند و تا کجا عاشق بوده و مثل همیشه توهمات تو خالی، بهش گفتم تو...عاشقی ات کشک است، یک روز توانایی این را داری که من را بکشی. 
الان می دانم که توانایی این را دارد که به هرچیزی تبدیل شود. و حتا به جز من، هر کسی، هرکسی را بکشد.
این بیشتر مرا ناراحت و متاسف خودش می کند. 
می توانست بهتر باشد. 
می توانست به درد 4 تا آدم بخورد.
می توانست انقلابگر باشد، ناجی باشد، همه کاره ی "واقعی" باشد.
اما، با این وضع، با سر می رود تو گردابی که خودش نمی دانذ کجا. هنوز اول راه، نشان می دهد که کوچک ترین قدرتی در دستانش جا نمی شود. قدرت جنبه می خواهد. و این یعنی قهقرا. 
قبل از اینکه خشمگین شوید و به کسی آسیب برسانید به این فکر کنید که آسیبی که می زنید چقدرش به خودتان برمی گردد و ته نشین می شود. آسیب دیده می رود، یا خوب می شود یا با آسیبش کنار می آید و شما یا نظاره گرید یا می روید. اما با فعل "من این کار را کردم" یک عمر باید سر کنید. اگر آدم باشید عذاب وجدان است و وای به این حال که راضی باشید و بیفتید به تکرار....آن وقت است که به چیزی تبدیل می شوید که روزگارتان مثل روحتان سیاه می شود. همیشه درد خشمگین شدن را با خودتان اینور و آنور می برید و زندگی تان می شود همین مسخره بازی ها. 
خوب بودن هم لیاقت می خواهد. 
بعضی ها ندارند. 
فرق آدم ها با هم همین است. 

هیچ نظری موجود نیست: